loading...
جی مدل لباس و مدل آرایش
متین بازدید : 1125 دوشنبه 07 اسفند 1391 نظرات (0)

قاطر

مرد کشاورزی همسری داشت که از صبح تا نصف شب در مورد هر چیزی شکایت می کردتنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطر پیرش در مزرعه شخم می زدیک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آورد، کشاورز قاطر پیر را به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن ناهار خود کردبلافاصله همسرش مثل همیشه شکایت را آغاز کردناگهان قاطر پیر با هر دو پای عقبی لگدی به پشت سر زن و در دم کشته شد.

در مراسم تشییع جنازه چند روز بعد، کشیش متوجه چیز عجیبی شدهر وقت یک زن عزادار برای تسلیت گویی به مرد کشاورز نزدیک می شد، مرد گوش می داد و به نشانه تصدیق سر خود را بالا و پایین می کرد، اما هنگامی که یک مرد عزادار به او نزدیک می شد، او بعد از یک دقیقه گوش کردن سر خود را بنشانه مخالفت تکان می داد.پس از مراسم تدفین، کشیش از کشاورز قضیه را پرسید.

کشاورز گفتخوب، این زنان می آمدند چیز خوبی در مورد همسر من می گفتند، که چقدر خوب بود، یا چه قدر خوشگل یا خوش لباس بود، بنابراین من هم تصدیق می کردم.

کشیش پرسید، پس مردها چه می گفتند؟

کشاورز گفتآنها می خواستند بدانند که آیا قاطر را حاضرم بفروشم یا نه !!

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما

مدل های جدید . ثبت شده در ستاد ساماندهی پایگاه های اینترنتی . تمام مطالب موجود در سایت مجاز بوده . راه ارتباطي:pavcity@gmail.com
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3538
  • کل نظرات : 930
  • افراد آنلاین : 84
  • تعداد اعضا : 1847
  • آی پی امروز : 404
  • آی پی دیروز : 178
  • بازدید امروز : 2,604
  • باردید دیروز : 976
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2,604
  • بازدید ماه : 6,787
  • بازدید سال : 92,506
  • بازدید کلی : 24,903,904