مرد کشاورزی همسری داشت که از صبح تا نصف شب در مورد هر چیزی شکایت می کرد. تنها زمان آسایش مرد زمانی بود که با قاطر پیرش در مزرعه شخم می زد. یک روز، وقتی که همسرش برایش ناهار آورد، کشاورز قاطر پیر را به زیر سایه ای راند و شروع به خوردن ناهار خود کرد. بلافاصله همسرش مثل همیشه شکایت را آغاز کرد. ناگهان قاطر پیر با هر دو پای عقبی لگدی به پشت سر زن و در دم کشته شد.

 جملات جالب پشت کامیون و ماشین

 جملات پشت کامیون و ماشین

 بکش کنار , لاستیکام خط می افتند .
::

::

انقدر پشت من بوق نزن بچه پر رو
یه دفعه دیدی می خورمتا

::

روزنامه شرق در طنزنوشته‌ی خود چند تفریح جدید معرفی کرد و نوشت:

تماشای چاقوزنی

(هزینه بلیت: رایگان / بدون وسیله ایاب‌وذهاب / بدون پذیرایی / فیلمبرداری و عکاسی با موبایل؛ آزاد)

این مراسم باشکوه نیز متاسفانه بدون برنامه‌ریزی و به صورت کاملا خودجوش برگزار می‌شود. مانند مراسم خاطره‌انگیز میدان کاج که با استقبال پرشور مردم مواجه شد. خوشبختانه هر جا که این مراسم اتفاق بیفتد سه‌سوت مردم از سر و کول هم بالا می‌روند تا شاهد مراسم چاقوزنی باشند.

تبصره: گرفتن عکس یادگاری با قمه آزاد است اما نزدیک شدن به قمه‌کش و مسوولیت آن با خودتان است.

شاید برایتان جالب باشد بدانید مردم هیجان دوست که البته پول هم دارند، در چه هتل هایی در کشورهای مختلف جهان اقامت می کنند. در اینجا، چند هتل عجیب و جالب دنیا را معرفی کرده ایم.

1. بزرگ ترین هتل کپسولی دنیا در چین، ایالت شاندانگ و شهر کینگدائو قرار دارد. این هتل، یکصد اتاق کپسولی شکل دارد و همه اتاق ها تلویزیون LCD، وای فای، میز کامپیوتر، میز آرایش و تختخواب نرم و راحت دارند. هزینه اقامت در این اتاق های یک در دو متر با ارتفاع 1.2 متر، حدود 7.2 دلار برای هر روز در فصل کم مسافر و 13 دلار در فصل های شلوغ و پر مسافر است.

زندگی دانشجویی هم عالمی داره برا خودش
شما هم اگر دانشجو هستید یا یه زمونی دانشجو بودید میدونید من چی میگم.

پسرها یکی از بدترین دوران زندگیشون هست البته اونایی که تو خوابگاه میمونن :دی

در ادامه عکس هایی از زندگی دانشجویی پسرها می بینید :

بازی فوتبال ایران و بحرین انجام شد و پس از گزارش ، بسیاری از بینندگان دچار سردرد شدند !

این افراد پس از مراجعه به دکتر دریافتند علت سردردشان این بوده است که در هنگام بازی و از دست گزارشگری خیابانی چندین باری سرشان را دیوار کوفته اند!

در نتیجه برخی از بینندگان این بازی بدین نتیجه رسیدند که از این پس در صورت گزارش خیابانی، یکی از ۳ کار زیر را انجام دهند!

۱- روی سرشان بالشت بگذارند که اگر یک وقت سرشان را به دیوار زدند سرشان آسیبی نبیند!

۲- هنگامی که بازی توسط خیابانی گزارش می شود صدای تلویزیون را تا ته ببندند!

۳- بروند ماهواره بخرند و کل شبکه ها غیر از جام جم یک و دو را قفل نمایند؛ زیرا آنطور که پسرهمسایه یمان می گفت بازی ایران بحرین از ماهوراه با گزارش مزدک پخش می شد!

اما واقعاً تقصیر جواد خیابانی چیست که معلم جغرافیای دوران راهنمای اش زیاد قوی نبوده و در نتیجه خیابانی در حین گزارش شیخ‌نشین بحرین را جزیره می نامد؟!

یا مثلاً تقصیر او چیست که در دقیقه ۷۵ گفته است: «بازی در دوحه برگزار می شود!»

در دقیقه ۲+۴۵ در حالی که توپ بحرین به بیرون رفته بود، خیابانی گفت: «توپ به بیرون خواهد رفت!»؛ چرا به جای علت ها به سراغ معلول ها می روید؟!

مطمئناً این مورد تقصیر معلم فارسی خیابانی بوده است که تفاوت زمان گذشته و آینده را در افعال برایش خوب شرح نداده است!

یا مثلاً برخی گیر می دهند که چرا خیابانی توضیحات تکراری درباره کارنامه کاری کارلوس کرش در منچستریونایتد و تیم ملی پرتغال می داد، در حالیکه همگان این موضوع را می دانند!

خب عزیزان من! وقتی تیممان یک صفر از بحرین عقب بود خیابانی توانمندی ها و سوابق کرش را تکرار می کرد تا مسئولین فدراسیون دچار افسردگی نشوند و خیال نکنند که ای وای! سرمان کلاه رفت! این چه خریدی بود کردیم!

ای بابا! آخه اینم شد انتقاد! برخی می گویند خیابانی در میان اسامی بازیکنان بحرینی فقط عبدالطیف را شناخته بود و همه یازده قرمزپوش بحرینی را با این عنوان معرفی می‌کرد. خب!

این بحرینی ها همه شبیه هم هستند؛ بنده خدا می خواسته از کجا تشخیصشان بدهد؟! اصلاً این به کنار، خیابانی با هوشمندی خود توانست نام یک بازیکن بحرینی را به شما یاد بدهد در صورتیکه اگر اسم هر ۱۱بازیکن را می آورد اسم همین یکی را هم نمی آموختید!

یا اگر در دقیقه ۷۰ خیابانی گفت: «در بیرون از خانه یک مساوی دادیم و تا الآن هم یک باخت به قطر دادیم.» بدین معنا نیست که ایشان یادش رفته که داریم با بحرین بازی می کنیم؛

بلکه هدفشان این است که به این بحرینی ها ثابت کنند که ریز هستند و نمی بینیمشان! و در نتیجه خیال می کنیم الآن در حال انجام بازی بعدی تیم ملی هستیم! (از این بهتر دیگه نمی تونستم ماستمالش کنم!)

و در پایان اینکه؛ اصولاً یک مدیر خوب بایستی این توانایی را داشته باشد که هر تهدیدی را به فرصتی تبدیل کند! در همین راستا پیشنهاد می شود

هنگامی که خیابانی گزارشگر بازی است مسابقه ای پیامکی ترتیب داده شود و هر کس که توانست گاف های بیشتر از این گزارشگر بگیرد برنده باشد! مطمئناً یکی از مرفه ترین برنامه های تلویزیون خواهد شد!